سرمایه گذاری در ساخت کارخانه های تولید تجهیزات پزشکی

مصاحبه نیامش

بدهی

نویسنده متن "جناب آقای محسن شاهین پور" و "سرکار خانم سمیه اولی" تحلیلگران اقتصادی و بازار و نویسنده کتب بازاریابی و برندینگ

چرا بانک‌ها وام می‌دهند؟ راه دیگری هم برای فهمیدن اینکه پول امروزه همچنان بدهی محسوب می‌شود هست و آن زمانی است که پول جدید درازای درخواست مردم برای بدهی بیشتر به وجود می‌آید. وقتی‌که بانک‌ها وام بیشتری پرداخت کنند مقدار پول موجود در چرخه افزایش پیدا می‌کند. هیچ‌کدام از این‌ها محرمانه نیستند شما می‌توانید همه این اطلاعات را در بانک‌های مرکزی ببینید، اما آن‌ها یک کمی گیج‌کننده هستند، ازآنجایی‌که کلمه وام در مورد چیزی که همین حالا وجود دارد. شما فقط، می‌توانید چیزهایی را که دارید را وام بدهید. اما این در مورد پولی که بانک‌ها وام می‌دهند فرق می‌کند. بهتر است بگوییم که بانک‌ها پول را ایجاد می‌کنند. آن‌ها آن را از هیچ به وجود می‌آورند و بعد وام می‌دهند. آن‌ها یک تکه کاغذ را به شکل پول درمی‌آورند و امروزه آن را توسط کامپیوترها در کارت‌های اعتباری قرار می‌دهند. خوب بگذارید ببینیم وقتی‌که بانک وام می‌دهد چطور مقدار پول زیاد می‌شود. بیایید به یک مثال ساده نگاه کنیم. فرض می‌کنیم که می‌خواهیم یک لکسوس قرمز که یک ماشین اسپرت گران‌قیمت است بخریم. قیمت این ماشین مثلاً دو میلیارد تومان است که ما در حال حاضر این پول را نداریم. پس به بانک می‌رویم و تقاضای وام می‌کنیم و در این مورد وام مصرفی است و اگر یک کارمند قسمت وام وظیفه‌اش را خوب بداند به تقاضای من جواب منفی می‌دهد اما پنج شش سال پیش برای من قهوه می‌ریخت و فرم‌ها را برایم آماده می‌کرد. اگر او این کار را بکند چه می‌شود؟ آیا آن‌ها صبر می‌کنند که یک نفر با یک کیف پر از پول به بانک بیاید و پول‌ها را بدهد و من هم بتوانم وام بگیرم؟ البته که نه. تمام‌کارهایی که باید بکنم این است که یک تقاضا بکنم و معدل حساب را نشان بدهم و چند تا هم امضا بزنم و همین. حالا بانک به من دو میلیارد تومان وام داده است آن‌ها موجودی حساب‌جاری من را افزایش دادند فقط با تغییر اعداد در کامپیوتر پول جدید ایجاد شد. من پول را دریافت می‌کنم و حالا می‌توانم از خیابان رد شوم و به نمایندگی لکسوس بروم و ماشینم را بخرم. بازهم من به فروشنده یک کیف پر از پول نمی‌دهم. من کارت‌بانکی و کارت شناسایی‌ام را نشان می‌دهم و فرم‌ها را امضا می‌کنم و همین. چیزی که اتفاق می‌افتد این است که کارمندان بانک از حساب من دو میلیارد تومان به‌حساب نمایندگی لکسوس انتقال می‌دهند. دوباره با تغییر در چند عدد در کامپیوتر. من حالا پولی را خرج کردم که کمی پیش‌تر ایجادشده بود، آن پول واقعی است.

نمایندگی لکسوس می‌تواند از آن برای خرید، پرداخت حقوق کارمندانش، دکور کردن خانه‌اش و یا هر کاری که دوست دارد استفاده کند. همه این کارها را می‌تواند به‌راحتی انجام دهد. پس پول جدید تولید شد چون من وام گرفتم و بانک آن پول را به من قرض داد. تصور اینکه من صبح تصمیم بگیرم که دو میلیارد تومان پول قرض کنم و با آن‌یک ماشین گران‌قیمت بخرم این‌یک ایده احمقانه است و من هیچ‌وقت این کار را نمی‌کنم چون واقعیتش این است که اصلاً کسی پیدا نمی‌شود که این مبلغ پول را به من قرض بدهد تا من یک ماشین بخرم و نمایندگی لکسوس هم نمی‌تواند آن پول را برای خرید یا دکوراسیون خانه‌اش خرج کند. اصلاً آن پول وجود خارجی نخواهد داشت؛ بنابراین وام دادن واقعاً ایجاد پول می‌کند. ما می‌توانیم از این داستان برای دیدن چیزهای مهم دیگری درباره پول استفاده کنیم. قبل از اینکه وامی‌ داده شود نیازی نیست که پس‌انداز کنیم، در عوض این وام است که پول جدید را ایجاد می‌کند و با جریان آن پول توسط حساب‌های مردم دیگر در بانک‌ها همان‌طور که من پرداخت می‌کنم می‌تواند پس‌انداز شود یا برای یک پرداخت دیگری استفاده شود. پس وام‌ها، سپرده‌ها و ذخیره‌های پولی را ایجاد می‌کنند نه چیزهای دیگر. مثلاً نمایندگی لکسوس ما می‌تواند که انتخاب کند که آن پول را خرج نکند و برای روز مبادا پس‌اندازش بکند. به‌هرحال این‌ها زمانی امکان دارد که من در ابتدا از بانک وام بگیرم و بانک برایم ایجادش کند. مسئله دیگری که باید با شما در میان بگذارم این است که ایجاد پول به‌خودی‌خود موجب عدم تعادل نمی‌شود، آن ترسناک نیست. چیزی که اتفاق می‌افتد این است که وقتی‌که لکسوس خریده می‌شود به دارایی بانک اضافه می‌شود که طلب من است. من باید وام را پس بدهم. همین‌طور بدهی بانک هم افزایش پیدا می‌کند که دومیلیارد تومان به‌حساب نمایندگی لکسوس رفته، یادتان هست؟ بانک باید آن را به نمایندگی لکسوس پرداخت کند، پس آن بدهی بانک است. کار بانک این است که این دارایی بلندمدت و بدهی کوتاه‌مدت را مدیریت کند و ما به همین دلیل در کنار مسائل دیگر به بانک‌ها نیاز داریم؛ اما هیچ عدم تعادلی به دلیل ایجاد پول در سیستم به وجود نمی‌آید. چیزی که اینجا ما راجع به پول یاد گرفتیم این است که بانک‌ها مثل بازرگان‌ها، تولیدکننده‌ها و پادشاهان باستان پول را از هیچ‌چیز به وجود می‌آورند. چون ما از بانک‌ها برای پول استفاده می‌کنیم شما می‌توانید بگویید که بانک‌ها پول را از هیچ به وجود می‌آورند بسیاری از مردم فکر می‌کنند این مسئله ترسناک یا نگران‌کننده است یا اینکه یک مفهوم جدید است. چیزی که عملکرد بد دولت‌ها بعد از سقوط استانداردهای طلا آن را ایجاد کرده و فقط طلا پول واقعی است اما درواقع پول همیشه بوده، از پنج هزار سال پیش و احتمالاً بسیار قبل‌تر از آن. زمانی که ما درک کنیم که پول نشانه بدهی یا علامت است که ما بتوانیم با آن تبادل یا تجارت کنیم آن‌وقت می‌بینیم که درواقع منطقی است که پول از هیچ به وجود آمده باشد. آن‌قدر هم نگران‌کننده نیست. آن از هیچ‌چیز به وجود آمده، چون یک توافق است و چون بدهی می‌تواند بر اساس یک توافق باشد. در مورد کشاورز و شکارچی فکر کنید آن می‌تواند ‌بسادگی بعد از اتمام توافق از بین برود. پس می‌شود نتیجه‌گیری کرد که آن‌وقت بدهی می‌تواند پرداخت شود و یا به‌ کلی فراموش شود.

بنابراین بدهی می‌آید و می‌رود و بطور ضمنی آن پول است که می‌آید و می‌رود و هیچ رمز و رازی در مورد آن نیست و هیچ‌چیز جدیدی هم نیست. پس مهم است که بدانیم که پول یک‌چیز خیلی خاص نیست. آن خاک رس یا چوب یا طلا یا نقره یا کامپیوتر و یا هر ماده‌ای که برای ثبت وام و گرفتن و انجام معاملات استفاده می‌شوند نیست. mohsen_shahinpour@yahoo.com