دوستداران نیامش صفحه ی پنجم
پروگانداهای مهندسی پزشکی در دنیای مجازی بلای خانمان سوز آینده این رشته در دنیای حقیقی
نویسنده متن "آقای دکتر قانعی" استاد دانشگاه و فعال مهندسی پزشکی
فردی که وارد دانشگاه می شود به امید تحقق رویای یک شغل مناسب با درآمد خوب و جایگاه اجتماعی بالا در این عرصه قدم بر می دارد . حال افرادی که از بخت بد یا خوبشان با رفتن به دانشگاه به دنیای مهندسی پزشکی نیز وارد می شوند. بعد از مدت کوتاهی متوجه واحدهای درسی دانشگاهی در دانشگاه می شوند که نمی توانند او را به دنیای بازار کار نزدیک کند. دانشگاه یک چیز را یاد می دهد و بازار کار چیز دیگری را می خواهد. او از همان ابتدا ، سردرگم چند سوال می شود. چگونه؟ کی؟ کجا؟ از چه طریقی؟ میتوان به بازار کار مرتبط با رشته تحصیلی دست پیدا کرد؟.سوالاتی که ظاهرا اساتید دانشگاهی نیز نمی توانند پاسخ مناسبی به آن بدهند زیرا عموم آنها خود نیز تک بعدی جلو رفته اند و از دانشگاه به دانشگاه رسیدند و هیچ درک و شناختی از آنچه که بیرون دانشگاه در بازار کار رخ می دهد را ندارند. دانشجو می ماند و یک توده از واحدهای درسی تلنبار شده که هیچ انگیزه ای برای پاس کردن آنها ندارد. او وقتی نمی داند پایان این مسیر چه چیزی در انتظارش هست متاسفانه خود مسیر را نیز جدی نمی گیرد. او می ماند و باتلاق مهندسی پزشکی در دانشگاه. او خیلی زود می فهمید که دانشگاه نمی تواند پاسخگوی سوالاتش در راستای نیازهایش باشد. به دنبال کسب مهارت در خارج از دانشگاه می رود تا بلکه پاسخ سوالاتش را در بیرون از دانشگاه پیدا کند. اما...اما باز او سردرگم خواهد شد زیرا نمی داند در این هیاهوی دوره های در حال برگزاری باید کدام را انتخاب کند؟ اساسا یک دوره خوب چه دوره ای است و باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟ دارای چه سرفصلهایی باشد و رزومه اساتید چقدر در بیان مطالب مطرح شده در یک دوره نقش دارند؟ او که از باتلاق دانشگاه فراری بود.حال در باتلاق جدیدی فرو می رود. او دسترسی به منابع اطلاعاتی جهت دریافت به پاسخ های خود در خصوص کسب مهارت ندارد و تنها فضایی که دائما در آن سیر می کند شبکه های مجازی نظیر اینستاگرام است. آنجاست که اسیر شومنهای اینستاگرامی می شود. اسیر آنهایی که خود سابقه حتی یک روز فعالیت در تولید را ندارند یا (ته فعالیت تولیدشان تولید ماسک بوده است ) و حال در مقام مشاور به این طفل های معصوم قدم بر می دارد . شومنهایی که تا چند روز پیش خود به دنبال یک دوره جهت کسب الفبای مهارت های لازم مهندسی پزشکی بودند اما حال خود در مقام استاد در حال برگزاری دوره های آموزشی هستند. آنهایی که با طنز مخاطب جذب می کنند و با رویای بعد از دوره ی ما مستقیم وارد بازار کار خواهید شد برای دوره های سراسر کذب و مزخرف ، با تجهیزات مستهلک و علم پوسیده خود مشتری جذب می کنند. آنهایی که بدون هیچ سابقه شغلی مشاوره شغلی می دهند و دانشجو یا تازه فارغ التحصیل را بی مهابا به بازار کارِ بی رحم هول می دهند. من نگرانم... نگرانِ سرفصل های دانشگاهی، اساتیدی که هیچ شناختی از بازار کار ندارند. نگران از شومنهای مجازی که بازار بی بندوبار جدیدی را برای خود رقم زده و اطلاعات بی اساس و غلط خود را بخورد دانشجو و تازه فارغ التحصیل می دهند و رویای آچار پیچگوشتی را در سر نسل جوان مهندسی پزشکی می کارند. من نگرانم... نگران از بازار بی رحم که به این نسل جوان جو زده از دوره های آموزشی رحم نخواهد کرد. نگران از این که در این هیاهو ، بزرگان حرف تجهیزات پزشکی سرگرم زندگی شخصی خود هستند. من نگرانم... نگران از سرخوردگی های نسل جوان مهندسی پزشکی که آرزوی تکنسین شدن در سر می پروراند. نگران از آنروزی که دیگر جامعه نخبه دانش آموزی نخواهد مهندسی پزشکی را برگزیند. نگران از آتشی که این خانه را خواهد سوزاند.