مصاحبه نیامش
بی پولی، امید و کارآفرینی
نویسنده متن "آقای دکتر قاسم پرتابیان"
سالهای طولانی در ذهن داشتم که چگونه میشود صاحب شرکت بود و صاحب شرکت بودن در
ذهنم مساوی با صاحب پول و ثروت و رفاه و اعتبار و احترام بود چرا که در عنفوان
نوجوانی هیچ تعریفی دیگر از شرکت نمیدانستم.
پس از چند سال تلاش برای براه انداختن شرکت طی آن آنقدر و آنقدر با انواعی از
مشکلات و معضلات مواجه شدم ،تصور شرکت داری ام از تمول و رفاه و اعتبار به عذاب و
دردسر و گرفتاری و سختی کار تغییر کرد و لباس پر جیب خالی از پول شد .
میخوام براتون خاطره ای از بی پولی و شرکت داری بگم.
جوانی 19-20 ساله بودم برای راه انداری شرکت از انواع کارهایی که باید انجام میدادم
نوشتن نامه و گرفتن پاسخ برای اخذ مجوز ها بود.
نامه ای برای اداره محیط زیست نوشتم و برای گرفتن پاسخ میبایست چند روز دیگه
مراجعه میگردم در آن سالها ماشینهای مینی بوس ایستگاهی داشتند و باید مدتها در ماشین
می نشستی تا بلکه هم صندلیها و هم چار پایه هایی که راننده وسط ماشین میگذاشت پر
بشه،
از روستایی که من باید میرفتم تا ایستگاه
مینی بوس حدود 10-15 کیلومتر بود که باید این مسیر رو پیاده طی میکردم و سپس با مینی
بوس میرفتم اداره محیط زیست که پاسخ نامه را دربافت میکردم و کرایه مینی بوس رفت و
برگشت 50 ریال یعنی 5 تومان بود (25ریال رفت و 25 ریال برگشت) و من 5 تومان پول برای کرایه مینی بوس نداشتم و
بیش از یکماه گذشت تونستم 5 تومان تهیه کنم تا پاسخ نامه را از اداره محیط زیست دریافت
کردم. تولید محصول از میزان بسیار اندک
شروع و کم کم زیاد و زیاد و زیادتر شد
وقتی برای اولین بار محصولم یعنی ماهی قزل آلا را به یکی از رستوران های معروف
رایگان در اختیارش گذاشتم تا مردم به این ماهی که برای اولین بار در استان گیلان
پرورش و به بازار عرضه شده بود آشنا و مصرف نمایند صاحب رستوران به گمان اینکه من
رفتم، جلوی چشمم تمامی ماهیهای قزل آلا را انداخت توی سطل آشغال یعنی سالها زحمت
،تلاش ،بدبختی، گرفتاری و نداری نتیجه اش شد سطل آشغال.
هیچگاه آن لحظه لعنتی از ذهن و روانم و جانم خارج نمیشه،، فقط ،فقط و فقط من میدانم
و اوسا کریم اون بالا که چه بر من گذشت حتم دارم اون موقع اوسا کریم برای من گریه
کرد و هیچگاه نتوانستم آن لحظه را انگونه که بر من گذشت بنویسم.
بخودم میگفتم حوصله کن پسر
تو باید بری جلو ،جلوتر
باید موفق بشی
هی پسر باید امید داشته باشی
کسی که امید داره فقیر نیست
تلاشها شد ،عرقها ریخته شد
.....
گذشت و گذشت.... امروز تولیداتم بسیار بسیار فزونی یافت و حوزه فعالیت علاوه
در ایران به دو کشور اروپایی و یک کشور اسکاندیناوی نیز گسترش پیدا کرده و در ایران
در صنعت شیلات و آبزی پروری با عنوان " امپراتوری قزل آلا"
میشناسند.
پیامبر اکرم (ص)
التوکل بعد الکیس موعظه
توکل کردن (به خداوند) بعد از بکار بردن عقل خود موعظه است.